تنت رو چند می فروشی ، بگو خون قیمتش چنده؟
بگو چند؟ وقتی این روزا، خدا هم لُخت می خنده/
مگه چند بوسه بی احساس ، توو آغوش تو کز کرده/
بگو چند پنجره بودن، که باد رفته دل پرده/
نترس، این روزا عیبی نیست، زمین هم، هرزه می گرده/
چقدره قیمت شیشه، بگو چند قیمت پرده؟
تنت رو چند می فروشی بگو خون قیمتش چنده؟
بگو چند؟ وقتی این روزا، خدا هم لخت می خنده/
_____________ امید صبری ____________